به نام خدا
از سری نوشته های “برای آزمایشگاهیان نوشته ام” ۱
حقوق مادی و معنوی این نوشتار برای نویسنده محفوظ میباشد.
در آزمایشگاهتان رئیس نباشید، رهبر باشید و راهبری کنید…
…Don’t be a boss, Be a leader
گردآوری و تدوین: دکتر صغری روحی دهنبه
منبع عکسها: اینترنت
یک پیام کوتاه:
برای ایجاد تغییر در دنیای اطراف، تغییر باید از خود ما شروع شود.
بیایید همگام و همسو شویم
تا دنیایی جدید
بر پایه تخصص و تمرکز بر کیفیت خدمات آزمایشگاهی بنا کنیم.
مقدمه
یکی از ضروریات استقرار سیستم مدیریت کیفیت براساس استاندارد ۱۵۱۸۹ در
آزمایشگاه وجود شیوه رهبری صحیح برای جلب مشارکت کارکنان
با هدف استفاده از حداکثر توان آنان جهت انجام کار تیمی برای رسیدن به اهداف
تعریف شده در زمان معین است
زیرا تنها در این صورت است که گذر از مدیریت سنتی(رئیس مآبانه) به
مدیریت نوین(راهبرانه) رخ داده،
امکان استفاده حداکثری از مشارکت و توانمندی کارکنان امکان پذیر میگردد.
چهار سبک رهبری
دکتر علی صاحبی از اندیشمندان ایرانی چهار سبک رهبری را به شرح زیر توضیح داده است:
Ref: https://www.edanesh.com/article/چهار-سبک-رهبری
۱- سبک اوّل: هدایت گرانه Directive
رهنمون و هدایت زیاد – حمایت کم
در این سبکِ رهبری، رهبر برای دستیابی به هدف دستورات و راهنمایی های لازم را به فرد می دهد و شیوه درست انجام کار را به روشنی به او نشان می دهد. مدیر بر عملکردِ کارمند نظارت میکند تا او بتواند به طور مرتب نتایج و پیشرفت کار را ارزیابی کند.
۲- سبک دوّم: مربی گرانه Coaching
هدایت و رهنمون زیاد- حمایت زیاد
در این شیوه، درباره شیوه دستیابی به هدف و چگونگی انجام تکلیف از سوی رهبر توضیحاتی ارائه میشود. در این سبک رهبر درباره چگونگی انجام کار توضیحاتی به زیر دست خود میدهد ولی نظرات او را هم میپرسد و بتدریج او را وارد فرایند تصمیم گیری میکند.
۳- سبک سوّم: پشتیبانی/حمایت گرانه Supportive
هدایت کم- حمایت زیاد
در این سبک رهبری، رهبر و فردِ زیردست باهم در فرایند تصمیم گیری فعال هستند.
کار اصلی رهبر در این شیوه تسهیل گری، گوش دادن به اظهار نظرات فرد زیردست، طرح سوالات مناسب برای شناسایی افکار و احساسات او و تشویق و دلگرمی اوست.
۴- سبک چهارم: تفویض اختیار
هدایتِ کم – حمایتِ کم
در این سبک رهبر فقط از توانایی و اقدامات فردِ زیر دست قدرشناسی میکند و از پیشرفت و اقدامات رشدمند او که نتیجه اش شکوفایی توانمندی هایش خواهد بود، حمایت میکند. فردِ زیردست بدون نیاز به رهبر، خودش میتواند تصمیم بگیرد و اقدام کند.
در یک سازمان، فقط یک فرد با عنوان رئیس، مجموعه ای از افراد را با یکی از سبکهای فوق یاترکیبی از آنها هدایت میکند تا تحقق اهداف سازمانی امکانپذیر شود. بدیهی است هر چه اینسبک هوشمندانه تر انتخاب شود زمان دستیابی به اهداف کوتاهتر خواهد بود.
مطلبی در پرانتز …
(پروازبوفالوها!)
در زندگی همیشه از طبیعت میتوان درس گرفت؛
به مطلب زیر از کتاب “پروازبوفالوها “ توجه نمایید:
جین بلاسکو از موفقترین مدیران عصر خود در کتاب “پروازبوفالوها”، سبک رهبری در سازمانها را به دو نوع تقسیم میکند. در این تقسیم بندی که از جهت مشخصات ذاتی موجودات زنده الهام گرفته شده است ویژگی های زیر وجود دارد:
ویژگی بوفالوها :
پایبند و وفاداربودن به یک رهبر،
انجام دادن درست همان کار دستور داده شده ،
سوال نپرسیدن و فقط پیروی کردن،
در کل هیچ کس جای دیگری را پر نمیکند و جلو نمی افتد و مسئولیت نمیپذیرد.
ویژگی غازها :
احساس مسئولیت هر غاز به هنگام پرواز دسته جمعی،
پیرو محض نبودن و سنجیدن وضع خود را در راه و فکر کردن به تصمیمی که باید بگیرد،
بلد بودن مسیر پرواز توسط هر غاز،
رهبری و جلودار بودن به صورت نوبتی،
انتخاب زمان جلوتر بودن، در نوک پرواز قرار گرفتن و هدایت گروه توسط هر غاز.
تمایل به پذیرش مسئولیت و جلودار بودن و رهبری توسط همه غازها،
مراقبت از یکدیگر در طول پرواز.
با مطالعه مطالب فوق مشخص میشود در عالم طبیعت
بوفالوها و غازها به سبک های متفاوتی یاران خود را هدایت مینمایند.
تفاوت سازمان های فرایندگرا و وظیفه گرا
سازمان ها؛ که آزمایشگاه ها هم جزو آنها هستند
به دو دسته فرایندگرا و وظیفه گرا تقسیم میشوند.
در سازمان های فرایندگرا سبک رهبری و مدیریت به سبک غازی است،
در این نوع از سازمانها مدیران تلاش میکنند که اهداف استراتژیک را در سازمان نهادینه نمایند تا افراد سازمان، دارای روحیه تعاون و همکاری با یکدیگر بوده و تمایل بیشتری به پذیرش مسئولیت و رهبری داشته باشند. کارمندان در چنین سازمانهایی از اعتماد به نفس بالایی برخوردارند و برای گرفتن تصمیمات درست، ابتدا فکر و بعد عمل میکنند و برای رسیدن به هدف، دست به هر کاری میزنند. این افراد به انجام کارهای گروهی و مشارکتی بسیار علاقمندند و موفقیت خود را در موفقیت سازمان مییابند.
و اما در سازمان های وظیفه گرا که سبک رهبری و مدیریت به سبک بوفالویی است
همه اعضا سازمان منتظر هستند تا دستوری از مقامات ارشد سازمان ارائه گردد و آن ها بدون هیچ مطالعه و بررسی اطاعت نمایند، به عبارت دیگر افراد یاد گرفته اند که مطیع باشند و همین موضوع قدرت خلاقیت و نوآوری را از آنها میگیرد. وجود سلسله مراتب سازمانی و همچنین عدم مشارکت افراد در تصمیم گیری ها سبب میشود تا واحدهای مختلف سازمانی به صورت کاملا جزیره ای عمل نمایند و تدوین برنامه ریزی های مختلف در واحدهای سازمانی، اهداف استراتژیک سازمان را زیر سوال میبرد. یک تصمیم اشتباه توسط رئیس میتواند کل سازمان را در معرض خطر قرار داده موجبات اضمحلال سازمان را فراهم نماید.
امروزه با توجه به محیط رقابتی و پر از الزام به پذیرش تغییر،
دیگر شیوه مدیریت به سبک بوفالویی که مختص سازمان های سنتی و رو به زوال است،
کارساز نیست بنابراین،
به عنوان یک سازمان نوین و موفق،
باید فاصله گیری از مدیریت سنتی و حرکت به سمت مدیریت نوین را تجربه کرد.
بر این اساس سازمانها باید به جای بها ندادن به کارکنان و قیچی کردن بالهای کارکنان،
اجازه پرواز کردن را به آنها بدهند،
چرا که رمز موفقیت سازمانهای امروزی ایجاد و
پذیرش نوآوری و خلاقیت در سایه همفکری و مشارکت همه جانبه کارکنان با یکدیگر است،
نه اطاعت محض و بدون چون و چرای کارکنان از مدیران مافوقشان !!!
بیایید هفت ویژگی یک رهبر واقعی را مرور نماییم:
۱- رهبران خوب مردم را دوست دارند.
۲- گروهشان را کنترل نمیکنند بلکه آنها را راهنمایی میکنند.
۳- رهبران خوب انعطاف دارند.
۴- کارها را به نمایندگان خود واگذار میکنند.
۵- اعتبار داده و اشتباهات را میپذیرند.
۶- آنها ریسک پذیرند و با تواضع برای موفقیت سازمانشان تلاش میکنند.
۷- رهبران خوب انگیزه داده و ضمن آموزش اثربخش جهت توانمندسازی کارکنان، آنها را برای انجام کار و کسب موفقیت تهییج میکنند.
آموزش
صحبت از آموزش یکی از ابزارهای توانمندسازی کارکنان در آزمایشگاه شد.
توانمندسازی کارکنان ابزارهایی دارد که یکی از آنها آموزش است.
به طور کلی ابزارهای توانمندسازی کارکنان که یک مدیر میتواند در آزمایشگاهش استفاده کند عبارتند از:
آموزش کارکنان
تفویض اختیار
استقرار مدیریت مشارکتی
تشکیل تیم های کاری
مربي گري و توسعه فردي
استقرار نظام پیشنهادات
استقرار نظام پاداش مبتنی برعملکرد
دستاوردهای توانمندسازی کارکنان
توانمندسازی کارکنان دستاوردهایی دارد که
در نگرش و رفتار افراد بروز نموده،
نهایتا منجر به افزایش بهره وری میگردد
زیرا
رضایت شغلی و آزادی عمل منجر به تعهد توام با استقلال در کار شده،
متعادل شدن استرس و ابتکار عمل منجر به ارتقاء عملکرد میشود و
نهایتا احساس موفقیت و برنامه ریزی کاری منجر به بهبود مداوم عملکرد میگردد.
نهایت نتیجه افزایش بهره وری در سازمان خواهد بود.
به تصویر زیر نگاه کنید تا مفهوم مطالب فوق بیشتر ملکه ذهنتان شود.
نکته طلایی
آموزش فرآيندي است اجرایی براي توسعه دانش و مهارت ها در جهت رفع نيازهاي موجود.
صلاحيت عبارت است از به كارگيري دانش، مهارت و رفتار در عملكرد.
آموزش اثربخش سبب ارتقاء صلاحیت کارکنان میشود.
با توجه به تعریف صلاحیت، مفهوم جملات فوق عبارتست از:
آموزش اثربخش سبب افزایش دانش، افزایش مهارت و تغییر رفتار (ارتقاء صلاحیت) و
نهایتا سبب بهبود عملکرد و افزایش بهره وری میشود.
بهره وری
راستی ۱ خرداد هر سال، روز ملی بهره وری است. شما میدانستید؟
من که تا نوشتن این مقاله نمیدانستم.
به هر حال بد نیست کمی وارد این مقوله شویم که بهره وری چیست؟
بهره وری دارای دو بال کارآیی و اثربخشی است.
تعریف کتابی کارآیی: چقدر بین نتایج به دست آمده و منابع استفاده شده رابطه وجود دارد.
تعریف کتابی اثربخشی: ميزاني كه فعاليت هاي برنامه ريزي شده تحقق يافته و نتايج برنامه ريزي شده به دست آمده است.
به زبان ساده تر با ذکر یک مثال موضوع را مورد بحث قرار دهیم.
در آذر ماه سال ۱۳۹۳ در کارگاهی با عنوان کارکاه مدیریت بیوریسک شرکت کرده بودم. مدرس کارگاه آقای دکتر علی محمدی، کارشناس سازمان بهداشت جهانی بودند. ایشان به زبان ساده کارآیی و اثربخشی را اینطور تعریف کردند: اگر کسی بندبازی یاد بگیرد کارآیی اش افزایش یافته است ولی اگر همین فرد با این مهارت از روی یک بند که از یک ساختمان به ساختمان دیگر کشیده شده است عبور کرده و بچه ای را که در دل آتش قرار گرفته است نجات دهد پس اثربخش عمل کرده و کارش بهره وری داشته است.
و باز به کلام ساده تر
بهره وری یعنی انجام درست کار درست
جمع بندی
با امید به مفید بودن مطالب ارائه شده تا اینجا،
به جمع بندی مطلب رسیدیم.
روسای هوشمند آزمایشگاه ها با درک نظام همکاری و زندگی و پرواز گروهی غازها،
باید به کارکنان شایسته اعتماد نموده،
پیشنهادات خلاقلانه آنها را مد نظر قرار داده،
با بها دادن به آنها از قدرت کار تیمی بهره جسته،
به این ترتیب با نظارت هوشمندانه و رهبری و فرماندهی صحیح،
سازماندهی انجام شده در آزمایشگاه را هدایت و راهبری کرده و
در نتیجه با خلاقیت و نوآوری صدچندان کارکنان همدل و همراه،
موفقیت روزافزون را تجربه نمایند.
چرا که قابلیت های آزمایشگاه،
تلفیقی است از مهارت ها، دانش و رفتارهایی که
در افراد، سیستم ها، فرایندها و ساختارها منعکس میشود و
تنها در صورت در پیش گرفتن رویه صحیح رهبری و راهبری
توسط روسای آزمایشگاه ها و تلقیح احساس ارزشمندی به کارکنان،
انجام کارها در جهت تحقق اهداف، سرعت فوق العاده ای خواهد گرفت.
و بالاخره کوتاه در یک جمله و یک تصویر!
رهبری موثر سبب نفوذ بر روح و قلب دیگران برای فرماندهی و قبول دستورات،
و راهبری صحیح سبب مدیریت و هدایت گروه،
در راستای نیل به اهداف سازمان و موجبات تعالی آن خواهد بود.
به پايان آمد اين دفتر حکايت همچنان باقي
به صد دفتر نشايد گفت حسب الحال مشتاقي
سعدی
برای دانلود این مقاله به لینک زیر مراجعه نمایید
با سلام. ماحصل دریافتی بنده از این مطلب این است که: درک تفاوت بین رئیس و رهبر کمک میکند تا متوجه شوم که من چه نقشی در سازمان خود دارم یا اصلاً می خواهم کدام نقش را بازی کنم. بهعنوان یک فرد لازم نیست همزمان دو نقش را به خود بگیرم اما یک سازمان یا یک تیم به هر دو نقش نیاز دارد. باید با توجه به افرادی که در سازمان هستند، نوع رفتار با آنها و نوع نقش خود در سازمان را در نظر گرفت. بیشتر تصمیمگیریها یکسان هستند، اما در زمان اجرای تصمیمگیریها، رفتار و تمرکز بر رسیدن به نتایج مهم است و این است که آیا مدیر باسیم یا رهبر ؟؟؟…
با سلام
با تشکر از مطالعه مطلب و ارائه دیدگاه.
سلامت و پاینده باشید.